ولایت فقیه در عصر غیبت کبری ضامن مشروعیت و اصالت الهی، دینی و مذهبی حکومت است. چون ولی فقیه و حاکم صالح مسلمان، حجت خدا و حجت امام مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و نائب امام زمان است. از این‌رو تبعیّت و اطاعت از ولیّ فقیه بر همگان بی‌استثناء واجب است چون حفظ نظام اسلامی و پایداری آن تا ظهور، در گرو همین بصیرت الهی و پیروی آگاهانه از نائب ولی عصر در عصر غیبت است.

بنابراین با اطاعت کامل از  ولایت فقیه باید از فتنه‌ها و بحران ها  عبور کرد.  بارهبری فقیه عادل امام خامنه ای مد ظله العالی وبصیرت مردم فتنه 88 در 9دی مهار شد وپایان یافت . همه بایستی هوشیا باشیم که طرح وحرف عبور از ولایت فقیه،دسیسه و توطئه و نقشه ی دشمنان نظام اسلامی است حتی اگر از زبان دوستان نا آگاه انقلاب برآید . بی تردید بی‌حضور ولایت فقیه، حاکمیت طاغوتی است و نه تنها حفظ آن لزومی ندارد و اطاعت از آن واجب نیست بلکه اجتناب از آن و کفر به آن ضرورت دارد. رکن اصلی بصیرت در مهار فتنه‌ها و آشوب‌ها و اغتشاش‌ها، درک همین حقیقت است.

حکومت با ولایت فقیه در راه تحقق عدالت گام بر می‌دارد و تنها با ولایت فقیه اساس حکومت عدل برپا و استوار می‌گردد. بی‌ولایت فقیه نخستین شرط عدالت و ستون آن فرو می‌ریزد وخانه از پای بست ویران می گردد . سربلندی و عزت نظام اسلامی و کرامت مؤمنین در ایستادگی پای اصل الهی ولایت فقیه است. گرچه فلسفه بعثت انبیاء الهی و خلافت و امامت، اقامه عدالت بوده است اما ولایت فقیه در استمرار حرکت انبیاء و امامان قرار دارد و با ولایت فقیه می‌توان عدالت را در فراز و نشیب‌های حیات سیاسی و اقتصادی جامعه اسلامی برپا ساخت. با غفلت از رهبری مذهبی و فراموشی ولایت فقیه و بی حرکت در  شعاع پر ‌فروغ جاویدان مصباح ولایت، هرگزحرکت های سیاسی اجتماعی  به عدالت حقیقی  نمی‌رسد. فهم جایگاه و نقش ولایت فقیه در عصر غیبت، بنیان بصیرت و عنصر اصلی و ماندگار طریق عدالت است. بی‌عدالتی قوای سه‌گانه و دولت نباید عامل کاهش اطاعت و سست شدن علاقه و ایمان به فقیه عادل گردد، بلکه لازم است با رهبری فقیه عادل برنامه ها واقدامات حاکمیت را  آسیب‌شناسی نمود و راه‌های پیشگیری از نفوذ آفات و راهبردها و راهکارهای آسیب‌زدایی را  آموخت و اجرا کرد.

امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در پیام به مناسبت  انتخابات مجلس خبرگان رهبری در 16 آذر  1361نقش اساسی  مجلس خبرگان  رهبری را در کشف ولی فقیه منصوب الهی و معرفی  به مردم، بالاترین نقش در مشروعیت بخشی به نظام و مرز جدایی نظام اسلامی از نظام طاغوتی می‌دانند و می‌نویسند: لازم دانستم که نکته مهمی را به عرض ملت شریف برسانم و آن اهمیت ویژه‌ای است که این مجلس دارا می‌باشد. واضح است که حکومت به جمیع شئون آن و ارکان‌هایی که دارد، تا از قبل شرع مقدس و خداوند تبارک و تعالی شرعیت پیدا نکند، اکثر کارهای مربوط به قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه بدون مجوّز شرعی خواهد بود و دست ارگان‌ها که باید به واسطه شرعیت آن باز باشد بسته می‌شود و اگر بدون شرعیت الهی کارها را انجام دهند، دولت به جمیع شئون آن طاغوتی و محرم خواهد و لهذا تعیین خبرگان و فقیه شناسان از تکالیف بزرگ الهی است و هیچ کس را عذری در مقابل اسلام و پیشگاه خداوند قهّار نخواهد بود و من تکلیف خود را در این موضوع ادا نمودم (صحیفه نور، ج 17، ص 320) با آگاهی از این نقش الهی ولی فقیه در  مشروعیّت بخشی به نظام و حکومت و رهایی از طاغوت، بصیرت  تنها با معیار ولایت در راه رسیدن به عدالت شکل می‌گیرد و جریان پیدا می‌کند. بدون ولایت فقیه حکومت جمهوری اسلامی حکومت طاغوتی و نامشروع می‌گردد و همه اقدامات آن خارج از منطق دینی خواهد بود . سزاوار است اندیشه و رفتار سیاسی در حیات سیاسی فرد و جامعه اسلامی براساس رهنمودهای ولایت فقیه استوار  شود، چون تنها در این‌صورت اندیشه و رفتار دینی و مذهبی خواهد بود و اجر و پاداش الهی پیدا می‌کند. فرمان و دستور و حکم و فتوای رهبری  مذهبی و راهبردها وارزش ها ی اعلام شده ولی فقیه ملاک و معیار درستی حرکت و مشروعیت اقدامات و تلاش‌های سیاسی اجتماعی و حتی کوشش‌های فردی در نفی تبعیض‌ها و رفع فقر و شکاف‌های طبقاتی در راه برقراری عدالت اجتماعی و حاکمیت  اقتصاد اسلامی است.